معرفی کتاب

 

این کتاب خاطرات " سید نورالدین عافی " .پسری 16 ساله از اهالی روستای " خنجان " در حوالی تبریز که مثل بقیه ی رزمنده های نوجوان ایرانی با تلاش و زحمت فراوان رضایت والدین و مسئولان را برای اعزام به مناطق عملیاتی جلب کرده و از دی 1359 به جبهه میره. نزدیک به هشتاد ماه تو جبهه میمونه و کلی هم جراحت میبینه ولی بازم دست بردار نبوده. ولی یه جورایی میشه گفت یه کتاب طنزم هست حالا خودتون اگه بخونین متوجه میشین.

چیزی که منو مشتاق کرد که این کتابو بخونم نوشته ای بود که پشت کتاب نوشته شده بود.

رونوشت یادداشت تجلیل حضرت آیت ا... خامنه ای از کتاب " نورالدین پسر ایران "

" این نیز یکی از زیباترین نقاشیهای صفحه ی پرکار و اعجاز گونه ی هشت سال دفاع مقدس است. هم راوی و هم نویسنده حقا در هنرمندی، سنگ تمام گذاشته اند. آمیختگی این خاطرات به طنز و شیرین زبانی که از قریحه ی ذاتی راوی برخاسته و با هنرمندی و نازک اندیشی نویسنده، به خوبی و پختگی در متن جا گرفته است، و نیز صراحت و جرأت راوی در بیان گو شه هایی که عادتا در بیان خاطره ها نهفته می ماند، از ویژگی های برجسته ی این کتاب است. تنها نقصی که به نظر رسید، نپرداختن به نقش فداکارانه ی همسری است که تلخی ها و دشواری های زندگی با رزمنده ای یکدنده و مجروح و شلوغ را به جان خریده و داوطلبانه همراهی دشوار و البته پر اجر با او را پذیرفته است. ساعات خوش و با صفایی را در مقاطع پیش از خواب با این کتاب گذراندم."

                                                            والحمدا... 20/10/90




برچسب ها : یاری که مهربان است  ,